با هم ، راه



بیابان در بیابان طرح اقیانوس در دست است
و یک صحرا پر از گل های نامحسوس در دست است
صدای پای نسلی در طلوع صبح پیچیده است
و او را آخرین آیینه مانوس در دست است
چه نزدیک است جنگل های لاهوتی، نمی بینی
تجلی های دور از دست آن طاووس در دست است
من از این سمت می بینم سواری را و اسبی را
افق ها سبز در سبزند و او فانوس در دست است
دو دستت را برآور رو به باران ها که می دانم
تو را انگشتری از جنس اقیانوس در دست است
شبی در خواب دیدم می رسد مردی به بالینم
که می گویند او را دست جالینوس در دست است
سحر از گریه های روشن همسایه فهمیدم
که کاری تازه در مضمون یا قدوس» در دست است
در این اسرار آن سویی خیال انگیز و کشف آمیز
نخستین شرح ما بر مشرب مانوس در دست است
 
حجت الاسلام زکریا اخلاقی
 

#

دست عشق از دامن دل دور باد!

می‌توان آیا به دل دستور داد؟

 

می‌توان آیا به دریا حکم کرد

که دلت را یادی از ساحل مباد؟

 

موج را آیا توان فرمود: ایست!

باد را فرمود: باید ایستاد؟

 

آنکه دستور زبان عشق را

بی‌گزاره در نهاد ما نهاد

 

خوب می‌دانست تیغ تیز را

در کف مستی نمی‌بایست داد

 

قیصر امین پور

 




آه از آن نگاه.
واژه می شوم، 
مرا مرور می کند

سنگ می شوم،
مرا بلور می کند.

شیشه می شوم،
 زمن عبور می کند.

تا که پشت میکنم به آفتاب،
مثل سایه، رو به روی من، ظهور میکند

آه از نگاه!
عاقبت تمام هستی مرا
ذره ذره نور می کند



درست یک سال پیش بود.

 در چنین روز و ساعتی!

که کفش ها را درآوردم و قدم گذاشتم به سرزمین مقدس نگاهت.

که قدم گذاشتی به چشمانم

 

درست یک سال پیش بود که یا علی گفتیم و در ابتدای مسیر شیب دار نورالشهدا، عشق آغاز شد.

 

ادامه مطلب


بسم رب النور

و امروز یکساله شدیم.

یک سال شد که جسم هامان هم، به هم پیوند خورد، در زمینی مقدس و در روزی مقدس.

اما خوب می دانیم که عمر پیوند جانمان بیش از یک سال است.

بهار من!

نمی دانم تو از جنس بهشتی یا بهشت با تو بهشت می شود که حتی اولین ثانیه های نزدیک شدنم به تو با تولد اردیبهشت همراه بود؟

اما یقین دارم از جنس نوری. که شب میلاد نور هدیه ات گرفته ام:  نُورٌ عَلى‌ نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ.

از جنس نوری که این چنین در اولین دیدار مرا جذب راهت کردی. و حال همسفرت شدم در همان راه.

بی شک از جنس نوری.

بهشت و بهارم!

 در کنارت هستم تا پای جانم برای هدف بزرگت.

باهم،راه

تا ظهور، تا شهادت، تا بهشت رضوان.

(ان شالله)

(

تقدیم به بهار قلبم)


نمی دانم تو مثل دریایی یا دریا شبیه توست؟

وسیع،

زلال،

آرام

و گاه طوفانی

بی قرار اما آرامش دهنده،

و البته گاهی دلهره آور

زیبا ،

و عمیییییق.

.

تو مثل دریایی : 

آبی

 

آبیِ آبی.

 

تولدت مبارک!

دریای بیکران من، 

 همسرم heart

ادامه مطلب


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها